- ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۷
- ۰ نظر
آدرس این یادداشت در روزنامه قدس: دور باطل شعر امروز
شاید مهمترین و دستنیافتنیترین دلیل چاپ مجموعههای شعری جدید شهرت باشد. دریافت لقبِ شاعر برای گروهی چنان مسخ و مسحورکننده است که تن دادن به هرنوع عملی دور از ذهن نیست. مجموعههای اول شعر –به غیر از مواردی معدود- تلفیقی است از کلمههای نامرتبط، سود ناشران و دلزدگی خوانندگان تخصصی شعر.
ارایه و چاپ مجموعههای ضعیف را باید در ابتدا و قبل از وقوع بررسی کرد؛ آنجا که نبود دانش فنی و زبانیِ لازم بزرگترین ضربه را به شاعر میزند. دانش فنی و زبانی برای نوشتن شعر تنها و تنها با آموزش، خواندن بسیار و نوشتن پدید میآید. متأسفانه بیشتر شاعران جوان نه تنها به امر یادگیری توجهی ندارند، بلکه به خواندن کتاب و منابع نظری شعر نیز چندان علاقهای نشان نمیدهند.
گرچه تا حدودی ما در بحث منابع نظری، تاریخی و گردآوری و تبیین و تعریف انواع شعر و به طور خاص شعر پس از نیما دچار اشکالیم و به غیر از منابعی محدود، بیشتر دانش نظری شعر مکتوب نشده است، با این وجود نباید کمکاری و تمایل نداشتن شاعران جوان به خواندن را به کمبود منابع نسبت داد.
ما امروز در فضای ادبیات خود با یک دور باطل روبهروییم، به طوری که چاپ مجموعههای ضعیف شعر باعث از دست رفتن مخاطب میشود؛ کم شدن مخاطب منجر به کوچ شاعران به شبکههای اجتماعی و عدم تمایل نسبت به چاپ آثار خواهد گردید و سپس کم شدن چاپ آثار درخور، باعث ایجاد فضا برای خودشاعر پندارها و چاپ مجموعههای ضعیف و ضعیفتر شعر خواهد شد.
پیامد چنین اتفاقی چیزی بیشتر از یک ادبیات دمدستی نخواهد بود؛ ادبیاتی که تنها مورد استفاده آن، لایک گرفتن و تعریف و تمجیدهای گاه و بیگاه است. شاعری که در فضای مجازی شکل میگیرد و شعرش به دور از هرگونه نقد جدی ادامه پیدا میکند، شاید خودش نیز چندان شعر را جدی نمیگیرد. شعر اینچنینی آنقدر دچار ضعف در فضاسازی و به کار بردن ترکیب و ابداعهای تازه است که عمرش به همان تعریف و تمجیدهای مجازی خلاصه خواهد شد.
نقد دیگری که به مجموعههای اول وارد است، ناشی از تلاش برخی ناشران برای سودآوری بیشتر و البته سعی بر کسب شهرتِ ناممکن توسط شاعران جوان است. متأسفانه در چند سال گذشته گستره حضور این گونه ناشران بشدت رو به افزایش است؛ ناشرانی که بدون خواندن کتاب ارایه شده و نظارت کیفی روی آن و تنها به دلیل کسب سود، تمام هزینههای چاپ را از مؤلف میگیرند و پس از چاپ کتاب و سود سرشار حاصل از آن، بدون آنکه پخش و توزیع مناسبی صورت گیرد، مؤلف را با کتابهایش تنها میگذارند.
از دل تمام این اتفاقها مجموعههای اول به چاپ میرسند. مجموعههایی که شاید در ذهن مؤلف آنها راهی باشد برای پیشرفت، شاید دلیلی باشد برای کسب شهرت، شاید اتفاقی باشد برای تغییر زندگی و شاید... اما در درجه نخست چنان دچار ضعف نوشتاری و کلامیاند که بیشتر منجر به محو شدن مؤلفش خواهند شد و در درجه بعدی چنان درگیر پیچیدگیها و روابط لازم در بحث چاپ و توزیعاند که اندک امید مؤلف پس از چاپ نیز راه به جایی نخواهد برد.